من یه دخترم.. ولی دوست ندارم خیلی فمنیستی فکر کنم. خیلی از خانم ها و دخترها این طرز فکر رو دارند و خیلی هم به اون می بالند! ولی من فکر می کنم این طرز فکر فقط بین مونث و مذکر فاصله ای میندازه که هر گروه، گروه دیگه رو احمق توی ذهنش جای میده! منظورم اینه که وقتی یه زن با افکار فمنیستی از خودش دفاع میکنه، بقیه (مخصوصاً مردها!!) توی دلشون بهش میخندن و اون رو یه احمق تصور میکنن!! البته مردها هم خیلی اوقات زیاد از حد از خودشون تعریف میکنن که اسم اون رو دیگه نمی دونم!!
من این مقاله رو چندوقت پیش خوندم. به نظرم بعضی از چیزایی که گفته درسته.. ولی نه همه حرفهاش!!
مثلاً برای یه زن همیشه ست رنگی لباسهایی یه مرد پوشیده.. کفشهاش.. ساعتش.. وبوی عطرش خیلی مهمه!!
یا مثلاً مورد آخر رو واقعاً راست گفته!!
حالا..
بگذریم..
شما نظرتون چیه؟؟؟..
بخونید و نظر یادتون نره!!
..مرسی..
آیا تابه حال به این فکر کرده اید که در ذهن خانم ها چه می گذرد؟
آیا می دانستید که گاهی اوقات منظور خانم ها آن چیزی نیست که بر زبان می آورند؟
آنها ممکن است چیزی به زبان بیاورند و منظورشان دقیقاً برعکس آن باشد. اما خانم ها واقعاً چه می خواهند؟
در این مقاله رازهایی را برایتان فاش می کنیم که خانم ها اصلاً دوست ندارند شما آنها را بدانید!
* بلوندها همیشه هم خنگ نیستند.
اگر فکر می کردید که همه بلوندها خنگ هستند باید بگویم که کاملاً در اشتباهید. رنگ مو ارتباطی با هوش ندارد. آنها فقط خودشان را خنگ جلوه می دهند که جذاب تر و بانمک تر به نظر برسند و شما پول بیشتری خرجشان کنید. و اگر شما این کار را بکنید آنوقت باید بگوییم که خنگ شما هستید نه آنها!
* خانم ها به حد مرگ حسودند.
شاید انکار کنند اما واقعیت این است که شدیداً حسادت می کنند اگر طرفشان با یک زن ناشناس یا حتی یک دوست حرف بزند. شاید طور دیگری خود را نشان دهد اما مطمئن باشید که شعله های حسادت درونش زبانه می کشد.
* من سکسی ترین زن دنیا هستم!
همه خانم ها چنین طرز تفکری دارند. حتی اگر سعی کنند که انکارش کنند. یعنی تقریباً همه خانم ها دوست دارند احساس کنند که تنها ملکه زیبایی در دنیا هستند و هیچ چیز دیگری در دنیا با آنها برابری نمی کند.
* من چاقم؟
مطمئنم که این جمله تا به حال چندین و چند بار به گوشتان خورده است. اما اجازه بدهید خیلی راحت قبول کنیم. خانم ها هر چقدر هم که لاغر باشند به هیچ وجه خودشان را لاغر نمی دانند. تقریباً همه خانم ها عادت دارند که هر لباسی که می پوشند قبلش بپرسند که چاق نشانشان می دهد یا نه.
* همیشه درمورد خریدهایشان دروغ می گویند!
ممکن است برای خرید موادغذایی بیرون رفته باشند، اما مطمئناً برای خودشان هم یک چیزی می خرند. بعد سعی می کنند یا آنرا پنهان کنند یا در مورد قیمت آن دروغ بگویند.
* هیچ رازی را با آنها در میان نگذارید.
تقریباً همه خانم ها هر رازی که به آنها بگویید را با دوستانشان هم درمیان می گذارند. اگر اینکار را نکنند آنوقت وقتی برای ناهار بیرون می روند یا برای خوردن چای دور هم جمع می شوند حرف کم می آورند. این مسئله حتی در مورد خصوصی ترین رازهایتان هم صدق می کند. (امیدوارم متوجه شده باشید منظورم چه رازهایی است!!)
* چه کفش هایی پایتان است؟
بله واقعیت دارد! خانم ها مردها را از روی کفش هایشان می سنجند. پس بهتر است دفعه بعد که بیرون رفتید، کفش های شیک تر و تمیزتری بپوشید!
* وقتی خیانت کنید می فهمند!
سیستم عاطفی و احساسی خانم ها آنقدر قوی است که وقتی خیانت کنید سریع به آنها انتقال می دهد. هر چقدر هم که در اینکار خبره باشید، اما مطمئن باشید که از چشم او پوشیده نمی ماند.
آیا میدانستید تمام مردم جهان به طور میانگین روزی دو مرتبه دروغ میگویند؟
برخی افراد دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو میروند.. اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند.
آیا دوست دارید بدانید در یک رابطه طرف مقابلتان راست میگوید یا دروغ؟؟؟
به این ۷ نشانه دقت کنید:
۱) استرس و عرق کردن:
شناختهترین نشانههایی که میتواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و استرس اوست. زمانی که ما دروغ میگوییم همیشه میترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار استرس میشویم و استرس با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است. اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار استرس نمیشوند!
۲) صدای خیلی زیر یا خیلی بم:
روانشناسان معتقدند صدا علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل میکنیم. مغز بر اساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم میکند. وقتی دروغ میگوییم، میترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر میکند و خیلی زیر یا خیلی بم میشود.
۳) سخنان ضد و نقیض:
دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرفهای آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ میگوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله میتواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.
۴) میمیکهای غیرمعمول:
پلک زدنهای مداوم، مالیدن پلک، نگاههای مبهم… همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان میدهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک میشود، میتوانید به حرفهای او شک کنید.
۵) ژستهای مخصوص:
سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژستهای آدمهای دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساساتشان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل میکنند.
۶) حرف زدن بدون جزئیات:
دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمیدهند و همه مسایل را رو نمیکنند. اگر شما حین صحبتها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسیتر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جوابها نیست. در نهایت میتوانید از زبان او این جملات را بشنوید “به من اعتماد نداری؟” اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمیرود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ میدهد.
۷) احساسات اغراقآمیز:
وقتی فردی فقط با دهان میخندد یعنی یا میخواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه همراه با عقب رفتن لبها و چین خوردن پلکها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان میخندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند.
دانستن این که چه وقت جمله "دوستت دارم" را بیان کنیم، نیاز به مهارت دارد.
این عبارت تنها دو کلمه دارد اما وقتی شخصی برای اولین بار این عبارت را در رابطه
اش به کار می برد، رویداد عظیمی رخ می دهد. اگر آن را بسیار زود بگویید، خطر کرده و
ممکنست شخصی را که دوست دارید، بترسانید. اگر این جمله را خیلی دیر بگویید، خطر
کرده و ممکنست این حس را به طرف مقابل القا کنید که به او توجهی ندارید. اگر
بتوانید از رابطه خود یک قدم به عقب بردارید، به احساسات خود فکر کنید و زمان صرف
کنید، می توانید این جمله را در بهترین زمان آن اظهار کنید.
اولین قدم این است
که در مورد چگونگی احساسات خود فکر کنید. شما می خواهید بدانید که آیا حقیقتا شخصی
را که با او هستید، دوست دارید یا خیر. اگر احساس شما یک دوست داشتن ساده بوده و
امیدوارید که در آینده عاشق او شوید، اکنون زمان مناسب آن نرسیده که به اشتباه عشق
خود را ابراز کنید. هر چند وقت یک بار به طرف مقابل فکر می کنید؟ هدف شما از این
رابطه چیست؟ اگر می خواهید رابطه ای متعهدانه با این شخص داشته و عشق نابی به او
دارید، زمان گفتن این جمله نزدیک است. ممکنست بخواهید در مورد زمان گفتن این جمله،
فکر کردن را آغاز کنید.
به رابطه خود فکر کرده و ببینید که تا چه حد پیشرفت
کرده است. آیا پدر و مادر او را ملاقات کرده اید؟ هر چند وقت یک بار او را می بینید
و با او حرف می زنید؟ آیا هر دوی شما به رابطه خود متعهد هستید و اغلب در مورد
آینده صحبت کرده و برنامه ریزی می کنید؟ شاید وقت گفتن این دو کلمه رسیده
باشد.
وقت گذاشته و زمان اظهار این جمله را تعیین کنید و
لحظه ای خاص را بیافرینید. شاید می خواهید یک قرار خاص برای این لحظه بگذارید و یا
این دو کلمه را بعد از یک لحظه خاص مثل دیدن یک شهاب آسمانی و یا یک مکالمه منحصر
بفرد بیان کنید. این را بدانید که ممکنست شما این دو کلمه جادویی را بیان کنید اما
دوست یا همسر شما در پاسخ به شما این جمله را نگوید، تمام تلاش خود را بکنید تا از
این بابت ناراحت نشوید. شاید او به زمان بیشتری نیاز دارد تا به شما بگوید که
دوستتان دارد.
چند سوال قبل از بیان
دوست داشتن
بیان اینکه کسی را دوست داریم، زیبا است و نتایج خوبی را هم می تواند داشته باشد اما گاهی وقت ها لازم است
قبل از بیان این جمله، جوانبی را با هم بسنجیم.
-واقعا دوستش
دارید؟
آیا واقعا این حسی که به طرف مقابل داریم، حس دوست
داشتن است؟ آیا واقعا او را دوست داریم یا در پس این ظاهر، خواسته های دیگری داریم؛
مثل دریافت کمک مالی، فراموش کردن یک رابطه شکست خورده، کسب رضایت خانواده یا....؟
اگر می خواهید واقعا کسی را دوست داشته باشید و این حس را حتی بدون کلام به او
منتقل کنید، باید احساس تان واقعی باشد؛ وگرنه پذیرفته نمی شود.
-واقعا او خاص
است؟
می توان همه آدم های روی زمین را دوست داشت اما نمی توان با همه آنها رابطه نزدیک و
خاص برقرار کرد. اگر او برای شما مثل همه است و همه مثل او هستند، نباید انتظار یک
رابطه خاص را داشته باشید؛ چون این رابطه در سنگ بنای اول خود مشکل دارد؛ مشکلی که
می تواند ناشی از عدم شناخت شما از خواسته هایتان در زندگی باشد.
-واقعا می توانید
تفاوت هایتان را بپذیرید؟
عشق و دوست داشتن مترادف با شباهت داشتن کامل با هم
نیست و اگر نتوانیم تفاوت ها را بپذیریم و مدام درصدد تغییر همدیگر باشیم، نمی
توانیم رابطه درستی را برقرار کنیم و زیربنای یک رابطه عمیق تر را
بگذاریم.
از تفاوت دختران و پسران شروع می کنم :
(عدد ۱ نشان دهنده خصوصیات دختران و عدد ۲ نشان دهنده خصوصیت پسران هست):
۱) اساسا به گفتگو علاقه دارند .
۲) اساسا به سکوت علاقه دارند.
۱) در روز به طور متوسط ????? کلمه حرف می زنند.
۲) در روز به طور متوسط ???? کلمه حرف می زنند.
۱) با گفتگو مشکل خود را حل می کنند.
۲) با سکوت مشکل خود را حل می کنند.
۱)اساساً شنوندگان بسیار خوبی اند.
2) اساساً شنوندگان خوبی نیستند.
۱) به تشریفات توجه دارند.
۲) تشریفاتی نیستند.
۱) بسیار جزیی نگر هستند.
۲) اصولاً کلی نگر هستند.
۱) رابطه گرا و مسیر گرا هستند.
۲) هدف گرا و افق نگر هستند.
۱) از راه گوش عاشق می شوند.
۲) از راه چشم عاشق می شوند.
دکتر تعریف می کرد و می گفت که من خودم همیشه به پسرای دانشجو میگم که اگر
خواستین مخ دختری را بزنین، قبل از اینکه قیافه نحص شما رو ببینه اول باهاش تلفنی صحبت
کنین و بعد قرار ملاقات بذارین !!
اما ادامه تفاوتهای دختران و پسران :
۱) در گذشته سیر می کند.
۲) در آینده سیر می کند.
۱) در جوانی مهربان و در پیری خودخواه
2) در جوانی خودخواه و در پیری مهربان.
۱) به بود و نبود توجه خاصی دارند.
2) به بایدها و نبایدها توجه خاصی دارند.
۱) وقتی عاشق می شوند یک سوم انرژی تمرکز آن ها افت پیدا می کند.
2) وقتی عاشق می شوند انرژی و تمرکز آنها ?/? برابر افزایش می یابد.
۱) در زمان شکست عاطفی افسرده می شوند. (تاثیر منفی برای دختران جامعه)
2) در زمان شکست عاطفی آرام و ساکت می شوند.
۱) به احساسات خود توجه دارند.
2) به احتیاجات خود توجه دارند.
۱)برای خانمها در جوانی و در پیری عشق اول است، دوم سلامتی و سوم پول!
2) آقایان در جوانی ابتدا عشق، دوم پول و سوم سلامتی مهم است اما در پیری ابتدا سلامتی، پول و در آخر عشق مهم است!
۱) عشق تمام زندگی یک دختر را در بر می گیرد. (به خاطر همین است که یک دختر از شکست عاطفی ضربه بدتری می خورد!)
2) عشق قسمتی از زندگی آقایان را در بر می گیرد.
سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند. قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند تا آن ساعت را خریداری کنند…
بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده. این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان
شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)
حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود
این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان
هزار تومان باقیمانده کجاست ؟
طراح سوال : دکتر حسابی